مفهوم برندینگ و برندها ،امروزه نقش بسیار مهمی در معرفی یک کسب و کار ،افراد ،اهداف ،محصولات و خدماتی که قراره به مشتریان ارائه بدهند ،دارند و اگر به بیان ساده تر بخوام تعریف کنم ، مجموعه همه فاکتور های اشاره شده برای ما ،می تونه یک داستان از ارزش اصلی یک کسب و کار رو برامون تعریف کنه .در اصل ، یک کسب و کار سعی داره تا از طریق داستان سرایی ، یک ذهنیت  برجسته و مشخصی روبرای مخاطب تعریف تا شایستگی و اعتبارش رو به نمایش بذاره  تا در نهایت منجر به دیده شدن محصولات و خدمات و آگاهی مخاطب از برند یک کسب و کار بشود.

نگاهی تخصصی به مفهوم برند سازی در دنیای دیجیتال

بیاین یکم بیشتر به جزئیات دقت کنیم . بر اساس تعریفی که انجمن بازاریابی آمریکا  AMA در مورد برندینگ انجام داده برندینگ  می تونه شامل مجموعه ای از فعالیت ها برای در نظر گرفتن اسم، لوگو، علامت، طراحی مشخصه یا در نظر گرفتن ارزشی برای کسب و کار شما بشه که در نهایت منجر به هویت بخشی به تجارت شما می شود ،برتری شما از سایر کسب و کار ها را روشن کرده و در یک جمله ، سبب تمایز شما از سایر شرکت ها می شود.درسته که امروزه با توجه به پیشرفت تکنولوژی و راه اندازی کسب  و کار ها بر بستر اینترنت ،رقابت های بسیاری در حوزه تجارت بین شرکت ها شکل گرفته ،اما در اصل باید توجه داشته باشیم ،داستان برندینگ ،در مورد تشویق یا جلب توجه مشتری به خرید محصولات یا استفاده از خدمات شما نیست ،بلکه مسئله حائز اهمیت ازین جهت عنوان میشه که شما ،چقدر مهارت در ایجاد چشم انداز ارزشمند  در ذهن مخاطب دارید تا جایی که آن ها را به این نتیجه برساند که برای رفع نیاز های خودش ،بهترین گزینه ،مراجعه کردن به شما می باشد .

چرا برندسازی منجر به تصویرسازی و انسجام کسب و کار شما در ذهن مخاطب می شود؟

از آنجایی حضور شما با به نمایش در آوردن داستان برندینگ ،در محیط های مختلفی و به اشکال مختلفی می تواند صورت بگیرد ، ناهنمانگی در تعریف عناصری که قبلا بهش اشاره کردیم،می تونه آسیب های زیادی در ایجاد یک تصویر ذهنی مناسب در ذهن مخاطب داشته باشه .

بنابراین ،انسجام  یک برند  با نام تجاری و سایر عناصر ، از مهم ترین فاکتور های بنیادی ست که به مخاطبین کمک می کند تا بتوانند بهتر شما را درک کنند .در نتیجه ،اعتماد مشتری به برند ،وفاداری و اهرمی برای هدایت و تشویق وی ایجاد خواهد شد .در واقع سازگاری یک برند با نام تجاری یا انسجام آن ، باید با روش های  اطلاع رسانی سازمانی شما بر اساس اهداف و ارزش  گذاری اولیه  شما مطابقت داشته باشد در این صورت ،قادر به ایجاد انسجام و پیوستگی در برند خواهید بود .

تمامی مسائلی که در باره برندینگ به آن ها اشاره شد ،به وضوح این مطلب را برای شما روشن کرده است:

“با همان سرعت که یک کسب و کار می تواند یک برند را ایجاد کند، با همان سرعت هم می تواند باعث نابودی آن بشود ” 

اهمیت برندینک در کسب و کارها
بازاریابی و برندینگ

بنابراین ،باید در سنجیدن و بهره برداری از تمامی نکات در مراحل مختلف ،دقت لازم در نظر گرفته شده و شفاف سازی شود  تا نتیجه مورد انتظار از داستان برندینگ ،منجر به ایجاد محدودیت برای یک کسب و کار نشود.همچنین ،تعریف اهداف و اولویت های ساختار یافته  بلند مدت یک سازمان ،با وجود انعطاف پذیری آن در طی زمان ،هم راستا با نیاز ها و انتظارات فعلی بازار در عین ثابت قدم بودن ،از ویژگی های اصلی یک برند موفق به شمار می آید .

معماری و زیر ساخت یک برند شامل چه زیربخش هایی می شود؟

محدوده فعالیت های سازمانی که می توانند پیامد های تاثیر گذاری در حوزه ثبات برندینگ برای کسب و کار شما داشته باشند بسیار گسترده هستند این امر مربوط به مسائلی از جمله بازاریابی ،فروش محصولات ،تجربه مشتری  و … می شود و انسجام همه موارد نام برده شده در حوزه تجارت ،همه و همه وابسته به مفهوم بنیادی “برندینگ ” می شود .پس می توان نتیجه گرفت که شفافیت در همه سطوح معماری برندینگ ،این اطمینان را به شما می دهد که داستان برند شما در قالب محتوایی که برای انتقال تولید کرده اید ،واضح است و مخاطب آن را درک می کند . به بیان دیگر معماری یک برند در جهت تعیین استراتژی صحیح و کارآمد برای ساخت یک برند استفاده می شود  که در نهایت منجر به افزایش نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کار ها می شود

به طور کلی ،این معماری دارای سه جز اصلی می باشد :

  • خانه برند شده
  • خانه برند ها
  • برند ترکیبی (چندگانه)

خانه برند شده (+Branded House )

ساده ترین و معمول ترین معماری در نظر گرفته شده برای یک برند ، Branded House  می باشد

به این معنی که ، ابتدا برند اصلی معرفی شده و همیشه حاضر خواهد بود و به راحتی قابل شناسایی می باشد و به برند های دیگر (زیر مجموعه) متصل است  اما با بزرگ تر شدن اندازه یک سازمان ممکن است روابط کمی پیچید ه تر شود .برای فهم این مسئله ،ابتدا به شرح یک مثال می پردازیم .از جمله شرکت هایی که ازین معماری استفاده می کنند می توان به گوگل ،اپل و فدکس اشاره کرد . یعنی ابتدا یک برند اصلی معرفی شده و در ادامه برند های فرعی تحت کنترل و مدیریت برند اصلی به فعالیت خود ادامه داده و خدماتی را ارائه می دهند .مثلا ،ممکنه شما قرار ملاقات های خود را در تقویم گوگل ،ثبت کنیم و هر روزه پیام های بسیاری را از طریق جیمیل خود در گوگل ارسال یا دریافت کنید یا اسناد خود را در گوگل درایو ذخیره کنید . همه موارد نام برده شده بخشی از خدمات فرعی هستند که تحت حمایت شرکت مادر به فعالیت خود می پردازند اما هرگز مستقل از یکدیگر کار نمی کنند و درارائه خدمات ،فعالیت های همدیگر را تحت الشعاع قرار نداده و با یکدیگر رقابت نمی کنند .

مثال دیگر ،که پیشتر نیز به آن اشاره شد شرکت امریکایی فدکس ،یک شرکت پست آمریکایی است که خدمات بسیاری را به عنوان زیر مجموعه ارائه می دهد و برند مادر ،قدرت ،محبوبیت و اصالت  را همواره حفظ خواهد کرد.

خانه برندی ( خانه برند شده)

خانه برند ها ( House Of Branding)

درا ین ساختار ، برند مادر معرفی شده ،جایگاه خود را حفظ کرده و در نهایت به برند های فرعی آزادی عمل می دهد تا هر کدام به صورت مستقل درخشیده شوند . باید به این نکته توجه داشت که حفظ انسجام و پیوستگی در معماری برند ، به کمک کاهش تعداد تیم های عضو برند فرعی و فعالیت های آن ها  برای مدیریت بهتر،انجام پذیر خواهد بود .برای یک ساختار سازمانی بزرگ (در سطح کلان ) نگهداری از  چندین برند کوچک فرعی  نسبت به یک برند بزرگ ،سازگاری بیشتری را برای یک کسب و کار فراهم می آورد. یک مثال خوب ازین معماری رو میشه به شرکت لبنیات میهن تعمیم داد . در واقع برند های فرعی مستقل که هر کدام  زیر مجموعه برند مادر میهن هستن برند طبیعیت ،مکنزی ، خوشبخت ،کاسپین و …. رو می تونیم نام ببریم.

خانه برندها
خانه برند ها (House Of Branding)

مدل ترکیبی یا برند توصیه شده ( Hybrid Brand)

این سبک از معماری که به داشتن انعطاف پذیری زیاد  نیز معروف هست ،ترکیبی از دو معماری نام برده شده می باشد . بدین معنی که برند مادر  معرفی شده و هر کدام از برند های فرعی زیر مجموعه برند اصلی شکل گرفته و به فعالیت خود ادامه می دهند و همه نوع ارتباطی در داخل این ساختار سلسله مراتبی می تواند شکل بگیرد .در این ساختار همانطور که اشاره شد،همه از وجود برند اصلی آگاه هستند ،برند های فرعی شناخته شده بوده اما در پشت پرده ،همگی برند های فرعی با ثبات تجاری به صورت مستقل رشد خواهند کرد  به بیان دیگر هر کدام از برند ها می توانند برای پیشرفت خود استراتژی مستقلی را در نظر بگیرند و در عین حال که وجه تمایز خود از سایر برند ها را حفظ می کنند و در صورت لزوم و شرایط خاص از برند مادر کمک می گیرند .از جمله مثالی که می توان در مورد این مدل معماری زد ،شرکت آمازون ،IDMB  ( خانه برند ها ) ، Amazon Prime   و A9 اشاره کرد .

برند دوگانه
برند ترکیبی/ برند توصیه شده